خانه > Personal Articles > من نیز چماق به دست می شوم

من نیز چماق به دست می شوم

جنبش همیشه سبز ایران را همه با نام ضد خشونت می شناسند. جنبش سکوت. جنبش مسالمت آمیز. حرکتی دموکرات با اندیشه های امروزی. اما و صد اما واقعا چرا باید سکوت کنیم؟ مسالمت آمیز باشیم؟ صلح جو باشیم اما ما را بزنند بکشند و به دار بیاویزند؟ گویی ما همه یابو هستیم و آن ها صاحب ما. دیگر جای تامل و درنگ نیست. پس من نیز چماق به دست خواهم شد و در گردهمایی های بعدی می زنم تا کسی من را نزند.

سوال من از همه شما آزادیخواهان و آزاد اندیشان این است:

بر مبنای کدام نظریه ما باید رفتار مسالمت آمیز داشته باشیم آن هم در مقابل مزدوران و سگ های هار نظامی این چنین جبار و ددمنش؟

ببخشید مگر ما روی پیشانیمان چیز خاصی نوشته است که بگذاریم یک حیوان درنده خو ما را مورد ضرب و شتم قرار دهد در آخر هم دستش را ببوسیم که آقاجان دستت درد نکند یکی هم اینور بزن؟ خیر تمام شد! صبر من یک نفر که تمام شد. از هم اکنون برای چهارشنبه سوری تصمیم های وحشیانه گرفته ام تا من هم بزنم با نارنجک های سنتی و با لوله آبی که سرش یک زانویی فولادی بسته ام. از نظر شخص من مسالمت آمیز به پایان رسیده است پس ای بسیجی مزدوری که برادر بی دفاعم را کتک می زنی روز چهارشنبه سوری ببینمت بدون درنگ همان کاری را با تو خواهم کرد که تو با برادر و خواهر من کردی.

بگذار تمام دنیا من را ببیند که در حال ترکاندن صورت یک سگ هار هستم و دستان او را می شکنم. به خداوند سوگند که نمی ترسم و آنچه می گویم را انجام خواهم داد.

نظریه گاندی یک تئوری بود برای دوران خود و اینک این دوران آن دوران نیست. بگذار جنگ داخلی روی دهد بگذار کشته شوم اما قبل از مردن حتما خواهم کشت آن کس که برادرم را کشته است. شعار می کشم می کشم آن که برادرم کشت را به واقعیت بدل می کنم تا برعکس این نظام شعاری من یکی به شعارهایم عمل کنم.

دیگر دلیلی برای سکوت نمی بینم. نه برای سکوت و نه برای صلح. محکم ترین دلیل ها برای چماق به دست شدنم وجود دارد پس از امروز من هم یک چماق به دستم اما رنگ چماق من سبز است. و شد آن چه نباید می شد! من یک رادیکال سبز هستم و خشونت به خرج می دهم بسیار راحت تر از آنچه فکرش را بکنید.

این فیلم را ببینید شاید بغهمید چه می گویم:

دسته‌ها:Personal Articles
  1. hamid
    2010/02/13 در 12:24 ق.ظ.

    doost e man, omidvaram in harfa ro az roye asabaniyat bezani, bezar in harekat democratic be samar bereseh, radicalism maloom nist tahesh be chi khatm misheh,
    dar zemn faramoosh nakon , un ha amadeand ke aslahashun ro ba khial rahat be tarafet begiran, mageh na in ke tahala yavashaki gereftan…

    mohsen sazegara, harf e khubi zad, mosalemat, chaghuye borandeye kodeta ro kond mikoneh,

    dar akhar begam man ham asabani hastam, wali agar hamin alan ahamadi nezhad ro bedan dastam, kherkherasho nemijoam, midamesh daste ghanoon..

    ke motmaenan unam mifrestatesh ye bimarestan ravani…

    dorood bar to delavar

    • 2010/02/13 در 12:30 ق.ظ.

      با گفته های شما موافقم. این نظر من نیست بلکه جمع بندی نظر یکسری از معترضان به وضع موجود است که خواهی نخواهی به سوی رادیکالیسم می روند. در نوشته منظور از من شخص من نویسنده وبلاگ نیست اما شخصا می ترسم از آن روزی که کاسه های صبر لبریز شود.
      ممنون از نظر شما

  1. No trackbacks yet.

برای LinuxRevolution پاسخی بگذارید لغو پاسخ